محرم .

پارسال که جوجه هنوز تویه شکم مامانی بود روزهای محرم یه حالی داشتیم و نذر کردیم تا هستیم اون هم نوکری در خونه آقا رو بکنه . امسال هم براش لباس سقایی خریدم و اونو به خدا و حسینش سپردم . 

پسرم نمیدونم به سن من برسی تو هم وقتی اسم اباالفضل میاد اشک تویه چشمت حلقه میزنه یا نه . نمیدونم چیزی از این عاشورا میمونه یا نه . اما از تو که مطمئنم . چون حتی وقتی هم به دنیا نیومده بودی با مامانی میومدیم هیئت و از خدا تورو میخواستیم که سالم باشی . امسال و سال دیگه و ......

نوکری در این خونه  سعادت میخواد !!!!


نظرات 1 + ارسال نظر
آرشام چهارشنبه 18 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:05 ب.ظ http://www.barankocholo.blogsky.com

سلام

انشاء الله همیشه ایلیا کوچولو سلامت باشه. چقدر تو این عکس خوشکل شده . همیشه در پناه خدا باشه.


خدا حافظ شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد