روز جمعه که خونه مامان بزرگ بودیم . ساعت ۵:۲۵ دقیقه . ایلیا دست عمه جون رو گاز گرفت و اونوقت بود که عمه یهو داد زد :یه چیزی به دستم خورد . همه ریختیم اونجا و دیدیم که بله یه چیز سفید رنگ در اندازه سر سوزن از فک پایین زده بیرون و بدین ترتیب (( ایلیا بی دندون )) تبدیل به
(( ایلیا تیز دندان )) شد .
امروز هم که دوشنبه اس هنوز داره بی قراری میکنه . دیروز هم که نگذاشت ما بیاییم اداره و تا صبح نق میزد .
بالاخره شق القمر کرده باید هم ناز کنه !!!!
الهی قربون اون دندون کوچولوت بشم فندق.
به به .... مبارکه... دندونشو...خیلی تبریک می گم
لطفا هر وقت که آپ کردید منو خبر کنید.
ای جاااااااااااااااااااانم :x
واااااااااااااییییی
هم دلم نی نی خواست
هم دلم خواهر زاده
آخه من چرا بچه اولم؟!!!